او هم رفت و ندایی نیامد...
راستش تو این ماه قصد به روز کردن نداشتم به دو دلیل ۱.تو این ماه ژوژمان تبدیل می شه به یه کابوس! ۲.نفر اول گفته بود این دفعه نوبت اونه و ادب حکم می کرد من صبر کنم.البته من و اون نداره اگرچه پست های اون خوندنی تره(به حساب خودوبلاگ بینی نزارید)
خلاصه که نمی خواستم یعنی اصلا نمیشد چون همه کارام مونده ولی اتفاقی افتاد که دیدم نمی شه چیزی نگم به دو دلیل ۱.این اتفاق خیلی ناگوار و ناگهانی بود ۲.من یه پست کوتاه واسه لوئیس بورژوا گذاشتم به دلیل مرگش اگر چه هنرمند مهمی بود ولی از ما نبود و این انصاف نیست به خاطر از دست دادن هنرمندی مهمتر از او برای ما چیزی ننویسیم.
متاسفانه معصومه سیحون رو از دست دادیم....
و من احساس کردم اگر چیزی نگم وظیفه م رو ادا نکردم.
فکر می کنم همه ما به خاطر کارای بزرگی که او انجام داد مدیونش هستیم.
و متاسفم از این که رسانه ملی ما این رو نفهمید !
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
کریستین بوبن / کوتاه برای شنیدن
مناسف شدم بسیار...
وب شیک و شکیلی دارین.. از پست های مزیوط به عکستون لذت بردم بسی..
کمتر می نویسید...
امیدوارم همین طوری که میگی باشه.
می تونم بپرسم رتبه تون چند شد و الان چی می خونید؟
البته از وبلاگ قشنگتون به نظر میاد نقاشی یا گرافیک بخونید.
ژوژمان ها تموم نشد؟نمی نویسید چرا؟
تموم شد به زودی بر می گردیم!
سر بزنید.
بله...من به ادبیات نمایشی علاقه دارم...گویا تا 900 کشوری شبانه قبول شدن...روزانه و شبانه ش مهم نیس...مهم فقط قبول شدنشه.
ایملمم فرستادم.
امیدوارم گالری سیحون دوباره به به کیفیت اون دوران برگرده چون ارزشش رو داره.