او نیز رفت ..

روحت شاد و یادت ابدی ....   

 

 

 

 

(1389-1310)


بهمن محصص (1389-1310) 

بهمن محصص، نقاش و مجسمه ساز ایرانی شامگاه چهارشنبه، ششم مرداد در خانه اش در رم درگذشت.

او هنگام مرگ 79 سال داشت و از سال 1348 در ایتالیا زندگی می کرد. ظاهرا دلیل مرگ او عوارض ناشی از بیماری ریوی بوده است.

محصص در اسفند 1310 در رشت به دنیا آمد و نقاشی را در نوجوانی نزد حبیب محمدی، نقاش گیلانی که هنر آموخته آکادمی هنر مسکو بود، آغاز کرد.

محصص پس از مهاجرت به تهران کارش را در کارگاه نقاشی جلیل ضیاپور ادامه داد و به انجمن هنری - ادبی خروس جنگی پیوست.

این انجمن که به همت ضیاپور تاسیس شده بود، قصدش معرفی هنر نوین و مقابله با سنتهای دست و پاگیر در هنر و شعر بود. کسانی چون سهراب سپهری، نیما یوشیج، هوشنگ ایرانی و غلامحسین غریب از دیگر هنرمندانی بودند که با این انجمن همکاری داشتند.

محصص در تهران مدتی نیز در دانشگاه هنر تحصیل کرد و در سال 1333 به ایتالیا رفت و تحصیلاتش را در آکادمی هنر رم ادامه داد و چندی نیز نزد فورچو فراتزی، نقاش مشهور ایتالیایی به آموختن نقاشی ادامه داد.

در این سالها بود که در کنار کسانی چون حسین سرشار، مرتضی حنانه و فهمیه راستکار علاوه بر تحصیل به دوبله فیلمهای اروپایی به فارسی مشغول بود و در واقع جزو اولین کسانی بود که صدای شان بر روی فیلمهای اروپایی شنیده شد.

ترجمه آثار نویسندگانی چون لوئیجی پیراندلو، اوژن یونسکو و ژان ژنه و همینطور کارگردانی تئاتر از دیگر فعالیت های هنری محصص در کنار نقاشی و مجسمه سازی بود.

محصص در سالهای اقامت در اروپا به طور مداوم آثارش را در بینال ونیز و نمایشگاه های مختلفی در پاریس به نمایش گذاشت.

پیشرو و گریزان

عقاب کور اثر بهمن محصص 

او جزو نخستین نقاشان و هنرمندان ایرانی بود که نقاشی را به شیوه غربی آموختند و آن را با نگاهی شرقی آمیختند.

از این نسل می توان به محسن وزیری مقدم و حسین زنده رودی نیز اشاره کرد؛ کسانی که این توانایی را داشتند که نقاشی ایرانی را با استفاده از تکنیک غربی به مخاطب غیر ایرانی بشناسانند.

محصص در سالهای اولیه دهه چهل مانند بسیاری دیگر از هنرمندان جوان ایرانی که با تحصیل در غرب به قصد راه اندازی موجی نو در هنر ایران به وطن باز می گشتند، راهی ایران شد.

اما آن سالها شرایط مناسبی برای هنرمندانی نبود که قصد نوآوری در هنر ایران داشتند؛ جامعه بسته ایران، سانسور دولتی و نگاهی سنتی به مقوله هنر، بسیاری از این هنرمندان را پس زد، از جمله کسانی چون بهمن محصص، حسین زنده رودی، فرهاد مشکات ( آهنگساز و رهبر ارکستر) و احمد فاروقی قجر (فیلمساز).

بسیاری از آنان چند سالی بیشتر دوام نیاورند و برای همیشه ایران را ترک گفتند؛ یا در هجرت در گوشه ای کار خود را ادامه دادند و یا از پس مشکلاتی که یک هنرمند خود تبعیدی با آن رو به رو است بر نیامدند و از ذهن ها پاک شدند.

بهمن محصص با آنکه به دسته هنرمندان مهاجر پرکار تعلق داشت، اما با کمتر کسی در مراوده بود و گوشه نشینی را به حضور در محافل هنری، به خصوص ایرانی ترجیح داد؛ خصلتی که به وضوح در آثار او، بویژه در مجسمه هایش مشهود است.

چیزی که آثار محصص را از بسیاری از نقاشان ایرانی جدا می کرد علاوه بر تکنیک منحصر به فرد او در میان نقاشان ایرانی، نگاه تیره و تلخ او در آثارش بود.

بسیاری از کارهای اولیه محصص از نظر تکنیکی به آثار نقاشان دهه بیست و سی میلادی اروپایی نردیک است و رگه هایی از کارهای پیکاسو و دیگر نقاشان کوبیسم در آثار او دیده می شود.

شاید به همین دلیل بسیاری از نقاشان و هنرشناسان ایرانی، بهمن محصص را کامل ترین نقاشی ایران با استانداردهای اروپایی می دانند.

غلامحسین نامی، نقاش که سالهایی طولانی با محصص دوستی داشت، در گفت و گویی با بی بی سی مهمترین ویژگی محصص را اکسپرسیون در کار هایش و همچنین تغییر فرم و شکل در طبیعت می داند و از او به عنوان اثر گذارترین هنرمند ایران نام می برد.

آقای نامی می گوید که محصص زبان هنر شرق و غرب را می فهمید و آن را با تکنیک اروپایی به خوبی به تصویر می کشد. به عقیده او کمتر هنرمند ایرانی از این دومقوله بهره مند است.

آقای نامی گفت: "محصص طراح بسیار خوبی بود و رنگ و طبیعت را به خوبی می شناخت."

طنز تلخ و پنهان

مسجمه نی لبک زن، اثر بهمن محصص که در محوطه تئاتر شهر تهران قرار داشت اما چند سال پیش این مجسمه را که آسیب دیده بود از جای خود درآورند و مدتها در انبار نگهداری می کردند 

غلامحسین نامی از نظر محتوا، طنز پنهان را مشخصه آثار محصص می داند؛ طنزی که به گفته او ریشه خانوادگی داشته و بازتاب تلخی ها و دشواری هایی بوده که محصص با آن رو به رو بوده است.

شاید از این نظر بتوان طنز محصص را با طنز صادق هدایت مقایسه کرد که هر دو گریزان از جامعه خود، آن را به استهزا می گرفتند و خود را هیچگونه همگن با آن جامعه نمی دیدند.

کارهای محصص را می توان به دو بخش تقسیم کرد، قبل از مهاحرت به ایتالیا و بعد از آن. در کارهای اولیه ظرافت و دقت در طراحی ها و انتخاب دقیق رنگ ها که عموما از شامل رنگهای کدر و تیره استفاده می شد، دیده می شود.

اما در کارهای متاخر او یک روحیه آنارشیستی دیده می شود؛ با قلم های که گویی از سر خشم بر روی بوم کوبیده شده اند و رنگهای تند و متعددی که بر روی بوم منفجر شده اند و نشانی از کارهای اولیه اش ندارند.

غلامحسین نامی در پاسخ به این سئوال که دلیل تغییر ناگهانی در این مقطع چه بود گفت که شاید این تغییر ناشی از عدم تعادل روحی محصص بود که در آن همیشه با یک تلخی مخصوص خود او همراه بود.

او می گوید رسیدن از نقاشی با بافت های ملایم و انتخاب رنگهای نزدیک به طبیعت به نقاشی های که انفحار رنگهاست، ناشی از همین روحیه است.

آقای نامی درباره این ویژگی روحی او گفت: "بهمن حتی با حرف زدنش هم همه را غافلگیر می کرد و ناگهان با چند کلمه سقف را بر سرت خراب می کرد."

بهمن محصص در سال 1348 ایران به قصد اقامت همیشگی در ایتالیا ترک کرد و پس از آن فقط دو بار به ایران سفر کرد و مدتی را، باز هم دور از همه، در رشت گذارند.

محصص در سالهای اقامت در رم بیشترین فعالیت خود را بر روی مجسمه سازی متمرکز کرد.

نقاشی های آوانگارد بهمن محصص جزو آثار معتبر نقاشی مدرن ایران محسوب می شود. چندی پیش تعدادی از آثار او در کاخ نیاوران به نمایش گذاشته شد. قرار بود نمایشگاه بزرگی از کارهای بهمن محصص در موزه هنرهای تهران برگزار شود. 

 

 

برگرفته از :BBC